سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آقا زاده ای که آقا بود

به مناسبت اتشار کتابم/لطف پنهان زندگی حاج آقا مصطفی خمینی رحمه الله علیه

امروز انتشارات همشهری کتاب لطف پنهان را منتشر کرد.هنوز یادم میاد که برای این کار چند شب را تا صبح بیدار بودم نیمه های شب در حالی که سکوت همه جا را فرا می گرفت  خودم را به امواج دریای متلاطم تاریخ معاصر ایران می سپردم.عجب تاریخ جالبی داریم .راستش تا به حال روی زندگی شهید نواب ،شهید مدنی، مرحوم فلسفی واعظ،شهید سعیدی کار کرد ه ام و از هر کدام چیزی عایدم میشد.وقتی زندگی یک نفر را از تولد تا مرگ پوشش می دهی خیلی از جاها آدم خودشو جای شخصیت مورد مطالعه قرار می دهد ،خیلی از قسمتها را با تاریخ الان مقایسه مکیند. خب این از برکات مطالعه تاریخ است.بارها در نیمه های شب از خدا خواستم طوری زندگی کنم که اگر برای خودم مفید نبودم حداقل آزارم به کسی نرسد.

در خصوص مرحوم حاج آقا مصطفی خمینی که فرزند ارشد امام و دست راست ایشان به شمار می رفت ،نوشتم و خیلی چیزها آموختم.

امروز جامعه ما با یک بحران خاص به نام بحران ظهور آقا زاده ها روبروست خصوصا در عرصه سیاسی. بحرانی که دیگر در حال تبدیل شدن به یک معضل اجتماعی است.

اینها رو گفتم تا یک قیاس بکنم.آقا جان!!آقا زاده ها هم آقا زاده های قدیم.با پارتی بازی ریس نمیشن.از سربازی و همه مسولیت های اجتماعی معاف نمی شن.حداقل از ناپختگی شون مردم بیچاره آسیب نمی بینن.

اگر چه بیشتر آقا زاده ها جزو نسل دوم و سوم انقلاب هستند اما من با اینکه مسولیت به افراد کم سن و سال واگذار بشه مشکلی ندارم مگه در جنگ تحمیلی شهید باقری نبود  و امثال آن شهید اما اگه بخاد هر کی بچه خودش بکنه ریس یک جایی بدون تخصص ،عدالت چی میشه تخصص چی میشه مملکت داری هنر می خاد.

خدا رحمت کند حاج آقا مصطفی و حاج احمد آقا رو  اگه آقا زاده بودند در درجه اول خودشان آقا بودند.

زندگی حاج آقا مصطفی رو وقتی آدم می خونه خیلی مطالب دستگیرش میشه. مگه فرزند ارشد امام که از طرف  ایشان وکالت انجام امور مربوط به  بیت را داشت، نمی توانست خیلی کارا برای خودش بکنه ؟نمی توانست کل مال و اموال سر هم بکنه یا یه مدرک جعلی دکتر مهندس.خدا رحمتش کنه در سن 27 سالگی به درجه اجتهاد رسید ده جلد کتاب داره.عین مردم عادی در خونه مستاجری زندگی می کرد و موقعی هم که وصیت کرد و از دنیا رفت از مال دنیا چند کتاب  بیشتر نداشت.تقوایی که او از استاد خود امام فرا گرفته بود او را از خیلی مسایل باز می داشت و امام نیز کسی نبود که اگر فرزندش تخلفی بکند سکوت نماید.چه لیاقتی داشت که در جوار حرم حضرت امیر علیه السلام  استوره تقوا و عدالت در مقبره یکی از عرفا به نام مرحوم کمپانی به خاک سپرده شد. الحق که خوب گفته بودند آقا زاده ای که با فضل است حاج آقا مصطفی است.

 


» نظر

تاریخ سیاه؛ تاریخ سپید

دوستی در وب لاگش http://avareh58.blogfa.com/ از حذف تاریخ پادشاهان در کتب درسی گلایه کرده بود.نمیدانم ما ایرانی ها چرا اینقدر با تاریخ اجدادمان سر جنگ داریم.تاریخ سیاه یا سپید نسیت که با حذف قسمتهای از آن بخواهیم بر آنچه پیشینیان ما گذرانده اند خطا پوشی کنیم.شاید این حق را هم نداشته باشیم که آنان را به خاطر زندگی شان تخطئه کنیم.بلاخره ایران در دوره پادشاهی باستان یک سیستم حکومتی پیشرفته را گذرانده اگر چه اکنون با پیشرفت تئوری های سیاسی بشر به این اندیشه دست یافت که حکومت یک فرد بر مردم منجر به دیکتاتوری شده و از رشد انسانها جلوگیری می کند.لذا در جهان امروز حکومت پادشاهان هرگز تقدیس نمی شود ولی به عنوان یک نظام سیاسی بررسی میشود.چه اشکالی دارد اگر یک دانش آموز از تاریخ اشکانیان یا ساسانیان بداند.ممکن است یک ایرانی به اقتدار آن روز ایران غبطه بخورد اما بعید است کسی بخواهد باز هم شاهی و شاهنشاه آریامهر دیگری در ایران تجربه شود.چرا که در تمام ادوار تاریخ پادشاهان خونریز بوده و در منازعات آنان این مردم عادی بودند که تاوان خودخواهی های آنان را می دادند.

به جای اینکه مسولین امر تاریخ را سیاه و سپید ببینند بهتر است تاریخ را آنطور که قران آنرا مایه عبرت الوالابصار دانسته ،بررسی و به فرزندان این مملکت تدریس کنند.در غیر این صورت باید به فرزندانمان همانها که امروز در موردشان تصمیمات غیر کارشناسی می گیریم  حق بدهیم در آینده ما را به خاطر تاریخی که رقم زدیم  ملامت کنند و ما را از صفحات روزگار پاک کنند.آیا چنین حقی را به آنها می دهیم.

یادمان باشد اگر در نسلی حس وطن دوستی از یبن برود و تاریخ او تحقیر گردد بلا شک آن نسل در مقابله با فرهنگ های وارداتی و هویت های جعلی مدرن دچار خود باختگی شده و حرفی برای گفت نخواهد داشت. 


» نظر

از فضل پدر تو را چه حاصل؟!

من نمیدونم این قدیمی ها خل بودند یا خودشان را به خلی می زدند که اینقدر شعرها و ضرب المثل های بیخود تو دهن تاریخ ما انداخته اند.

مثلا همین شعر

                      گیرم پدر تو بود فاضل     از فضل پدر تو را چه حاصل

داستان شاه و گدا رو میسازن بعدشم از دختر شاه تو افسانه ها به عنوان دختری زیبا که هر الاغی آرزوی ازدواج با اونو داره تا پسر شاه که شاه زاده ای با نجابته و روستاییه آرزوی خر کاری اون داره.خوب این مسخره بازی هارو نهادینش کردین خوب!! آقا جان!!! از فضل پدر خیلی چیزا حاصل.آخه مرد حسابی پدر آدم استاد دانشگاه باشه بیشتر رشد می کنی یا یه چوپان ساده که فرقی بین گوسفنداش با بچه هاش نمیزاره.پدر آدم ریس سازمانی ،مدیر کلی ،کوفتی چیزی باشه زود تر کار پیدا میکنی یا پدرت آبدارچی باشه.خوبه کارت ده بار به سازمانهای مختلف گیر کرده و دنبال یه آشنا چیزی بودی.ده بار تو انواع و اقسام آزمونهای استخدامی شرکت کردی و رد شدی.ده سال از عمر نامفیدتو تو خوابگاهای دانشجویی هدر دادی و چیزی نشدی.ده بار تو روزنامه به انواع موجودات کم سن و سال و البته ریس با نام آقازاده برخوردی  که ده سال از تو کوچکترن اما ده برابر تو رشد کردن  ده برابر تو سختی بیشر کشیدی .حالا هی بگو ناراحت نشو.آخه الاغ ،نفهم یه کم بفهم.حلا خوبت شد این حرفا رو بهت زدم.


» نظر

نوشابه برای خودم به مناسبت روز تولد

(راه تشخیص جنون گاوی)http://www.agahiran.com/clip/cow.htm

 


» نظر

تولدم مبارک

خب بعد از مدتها که در گیر نوشتن کتاب زندگی نامه حاج آقا مصطفی خمینی بودم و البته هنوز هم تمامش نکردم  فرصتی شد یک سری به وب لاگ بزنم دیدم ای دل غافل فردا روز تولدمه  خودم خبر ندارم  بیست و نه سال از خدا عمر گرفتم اما... اما یک دوست ناشناس به نام آقای دکتر رحمت سخنی برایم پیام تبریک فرستاده اند دستشون درد نکنه http://www.rs272.parsiblog.com/ سایت بسیار زیبایی هم دارند.امیدوارم یه روز برم ارومیه و لطفی که کردند جبران کنم.

خدایا تا حالا که نه کاری کردیم نه چیزی شدیم

کمک کن! کمک کن در روزمره گی ایام گم نشیم و به قول معروف در زمانه ای که خیلی زود دیر می شود لحظه در این دنیایی که همه مثل مسافران جا مانده از مترو همدیگرو هول میدهند  اینبار با خودمان رقابت کنیم .


» نظر